جدول جو
جدول جو

معنی ماساژ دادن - جستجوی لغت در جدول جو

ماساژ دادن
(گُ تَ)
مالش دادن عضوی با دست یا با وسائل طبی، برای تولید آرامش و رفع کوفتگی و خستگی یا برای لاغر شدن عضو. مشت و مال دادن. و رجوع به ماساژ شود
لغت نامه دهخدا
ماساژ دادن
مالش دادن، مشت ومال کردن
فرهنگ واژه مترادف متضاد
ماساژ دادن
تدليكٌ
تصویری از ماساژ دادن
تصویر ماساژ دادن
دیکشنری فارسی به عربی
ماساژ دادن
Massage
تصویری از ماساژ دادن
تصویر ماساژ دادن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
ماساژ دادن
masser
تصویری از ماساژ دادن
تصویر ماساژ دادن
دیکشنری فارسی به فرانسوی
ماساژ دادن
масажувати
تصویری از ماساژ دادن
تصویر ماساژ دادن
دیکشنری فارسی به اوکراینی
ماساژ دادن
kupiga massage
تصویری از ماساژ دادن
تصویر ماساژ دادن
دیکشنری فارسی به سواحیلی
ماساژ دادن
masować
تصویری از ماساژ دادن
تصویر ماساژ دادن
دیکشنری فارسی به لهستانی
ماساژ دادن
массировать
تصویری از ماساژ دادن
تصویر ماساژ دادن
دیکشنری فارسی به روسی
ماساژ دادن
مالش کرنا
تصویری از ماساژ دادن
تصویر ماساژ دادن
دیکشنری فارسی به اردو
ماساژ دادن
นวด
تصویری از ماساژ دادن
تصویر ماساژ دادن
دیکشنری فارسی به تایلندی
ماساژ دادن
לעסות
تصویری از ماساژ دادن
تصویر ماساژ دادن
دیکشنری فارسی به عبری
ماساژ دادن
マッサージする
تصویری از ماساژ دادن
تصویر ماساژ دادن
دیکشنری فارسی به ژاپنی
ماساژ دادن
按摩
تصویری از ماساژ دادن
تصویر ماساژ دادن
دیکشنری فارسی به چینی
ماساژ دادن
마사지하다
تصویری از ماساژ دادن
تصویر ماساژ دادن
دیکشنری فارسی به کره ای
ماساژ دادن
masseren
تصویری از ماساژ دادن
تصویر ماساژ دادن
دیکشنری فارسی به هلندی
ماساژ دادن
masaj yapmak
تصویری از ماساژ دادن
تصویر ماساژ دادن
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
ماساژ دادن
massagear
تصویری از ماساژ دادن
تصویر ماساژ دادن
دیکشنری فارسی به پرتغالی
ماساژ دادن
মালিশ করা
تصویری از ماساژ دادن
تصویر ماساژ دادن
دیکشنری فارسی به بنگالی
ماساژ دادن
मालिश करना
تصویری از ماساژ دادن
تصویر ماساژ دادن
دیکشنری فارسی به هندی
ماساژ دادن
massaggiare
تصویری از ماساژ دادن
تصویر ماساژ دادن
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
ماساژ دادن
masajear
تصویری از ماساژ دادن
تصویر ماساژ دادن
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
ماساژ دادن
massieren
تصویری از ماساژ دادن
تصویر ماساژ دادن
دیکشنری فارسی به آلمانی
ماساژ دادن
memijat
تصویری از ماساژ دادن
تصویر ماساژ دادن
دیکشنری فارسی به اندونزیایی